برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
دمیتری ایوانویچ مندلیف
فرزند یکی از مدیران یک مدرسه محلی بود که در 8 فوریه 1834 در روستایی در نزدیکی شهر توبولسک در کشور روسیه متولد شد.
پایه گذاری جدول تناوبی
در سال ۱۸۶۳ با عنصرهای تازه پیداشدهای که با نرخ تقریبی یک عنصر در سال معرفی میشدند تعداد عناصر شناختهشده ۵۶ عنصر بود. جان نیولندز در سال ۱۸۶۵ با انتشار توصیف قانون اکتاو، به وزن نسبی اتمی توجه کرد. این پیشنهاد، بالقوه وجود عناصر جدیدی مانند ژرمانیوم را مشخص کرد. این مفهوم مورد انتقاد قرار گرفت و نوآوری او تا سال ۱۸۸۷ توسط انجمن شیمیدانان به رسمیت شناخته نشد. لوتار مایر هم در نوشتاری در سال ۱۸۶۴، ۲۸ عنصر بالقوه را با توجه به ظرفیت شیمیای آنها تخمین زد.
جدول مندلیف که وجود ۹۲ عنصر را پیشبینی میکرد به غیر از لوتار مایر؛ که یک سال بعد از مندلیف جدولی مشابه با جدول مندلیف انتشار داده بود، طرفداری نداشت. پیشبینیهای به ظاهر عجیب مندلیف زمان درازی به صورت مثالهای موجود در همه کتابهای شیمی درآمده بود و کمتر کتاب شیمی وجود دارد که در آن از «اکاآلومینیوم» و «اکابور» و «اکاسیلیسیم» یاد نشده باشد، عناصری که بعدها پس از کشف به نامهای گالیوم، اسکاندیم ژرمانیوم نامیده شدند.
در میان سه عنصری که مندلیف پیشبینی کرده بود «اکاسیلیوم» (ژرمانیوم) بعد از سایرین کشف شد (۱۸۸۷) و کشف آن بیش از کشف دو عنصر دیگر مرهون یاری بخت و تصادف مساعد بود. در واقع کشف گالیوم توسط بویسباودران (۱۸۷۵) مستقیماً توسط روشهای طیفسنجی بود و جدا کردن اسکاندیم توسط نیلسون و کلیو (۱۸۷۹) مربوط به بررسی دقیق خاکهای نادر بود که در آن زمان اوج گرفته بود. اندک اندک همه پیشگوییهای مندلیف تحقق یافتند. آخرین تأیید در مورد وزن مخصوص اسکاندیم فلزی بود. در سال ۱۹۳۷، فیشر شیمیدان آلمانی موفق به تهیه اسکاندیم با درجه خلوص ۹۸ درصد شد. وزن مخصوص آن سه گرم بر سانتیمتر مکعب بود و این دقیقاً همان رقمی است که مندلیف پیشبینی کرده بود.
در پاییز سال ۱۸۷۹، انگلس کتاب جامعی به دست آورد که نویسندگانش روسکو و شورلمر بودند. در آن کتاب برای نخستین بار به پیشگویی «اکاآلومینیوم» توسط مندلیف و کشف آن تحت نام گالیوم اشاره شده بود. در مقالهای که بعدها انگلس در کتابی هم نقل کردهاست، اشاره به مطلب آن کتاب شیمی شدهاست و نتیجه گرفتهاست که: «مندلیف با به کار بردن ناخودآگاه قانون تبدیل کمیت به کیفیت هگل، واقعیتی علمی را تحقق بخشید که از نظر تهور فقط قابل قیاس با کار لوریه در محاسبه مدار سیاره ناشناخته نپتون بودهاست.»
با کشف آرگون (در ۱۸۹۴)، هلیوم و استفادهٔ ویلیام رمزی از جدول مندلیف برای پیشبینی وجود عناصر نئون، کریپتون و زنون، جدول مندلیف سرشناس شد. در این سالها بود که تمام آکادمیهای کشورهای جهان او را به عضویت دعوت نمودند.
از هنگامی که جدول مندلیف به وجود آمد خانههای خالی آن یکی پس از دیگری با کشف عناصر پر میشد و آخرین خانه خالی جدول در سال ۱۹۳۸ با کشف آکتینوم در پاریس پر شد.
دمیتری ایوانویچ مندلیف پس از آنکه توانست در سال های زندگی اش جوایزی از جمله مدال دیوی(۱۸۸۲)،همکار انجمن سلطنتی(۱۸۹۲)ومدال کاپلی(۱۹۰۵) را دریافت کند در سال۱۹۰۷ در سن۷۲سالگی براثر آنفولانزا در سن پترزبوگ درگذشت.